۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

درباره‌ي ناظم حكمت


ناظمِ حکمت یا ناقدِ سیاست؟


شاید اگر شورِ آزادی‌خواهی به سرِ آقا‌زاده‌ی خانواده‌ی «حکمت‌ران» نمی‌افتاد و او را مجذوب ایده‌های بزرگ «مصطفی کمال پاشا» نمی‌کرد، امروزه نامی از او در تاریخ نبود. هر‌چند که «حکمت» به زودی در قول و عمل، مرامی متفاوت از مشی ملی‌گرایانه‌ی آتاتورک را در پیش گرفت؛ اما به هر‌حال حضور او در مبارزه علیه نیروهای اشغال‌گر خاک ترکیه، جرقه‌ای بود برای آغاز دگر‌اندیشی وی. او در پی پیوستن به قوای ارتش آزادی‌بخش ترکیه، فلات آناتولی را زیر‌پا گذاشت و در این راه جلوه‌هایی متفاوت از زندگی اشرافی خود را دید و دانست که سر‌تا‌سر میهنش را فقر و جهل و بی‌عدالتی فرا‌گرفته است. «حکمت» تمام تیره‌روزی‌های محتمل برای یک دگر‌اندیش سیاسی را تجربه کرد: طرد از ارتش استقلال‌طلب، تبعید خود‌خواسته، ممنوعیت قلم و حبس. شاید اگر با این زندگی‌نامه‌ی رقت‌بار بنا بود که بر اساس سنت شعر عثمانی عمل کند، نهایتا چیزی می‌شد در مایه‌های «مسعود سعد سلمان» خودمان. اما دگر‌اندیشی او، یک منش بنیادی بود که می‌کوشید تجددی مبتنی بر دریافت‌های نوین از سیاست و فرهنگ را در تمام کنش‌های فردی وی بروز دهد و بدین ترتیب شعر او نیز به آفاق نو‌تری نظر داشت. نکته‌ی قابل تامل در سیاق شعری «حکمت» این است که هر چند وی از منظر ایده‌ی سیاسی به مارکسیسم روسی و از حیث شیوه‌ی ادبی به فرمالیسم روسی گرایش داشت، محصول کارش کاملا بومی بود. شعر او شعر ترکی است. شعری مخصوص کشور و ملت ترکیه. اما این شعر بومی که عمیقا در فرهنگ فلکلور عثمانی و رومی و ترکی ریشه داشت، پتانسیل غریبی برای گذر از مرزهای ترکیه‌ی سرگردان میان آسیا و اروپا بروز داد. دلیلش شاید آن باشد که «ناظم حکمت» صرفا به مرثیه‌خوانی در باب خود و مملکت‌اش نمی‌پردازد و از طرفی صرفا در هیات یک ناقد سیاسی ظاهر نمی‌شود. او احساس را ایدئولوژیزه می‌کند و در این کیمیا به محصولی می‌رسد که نه احساس است و نه ایدئولوژی. او به شعر می‌رسد. از طرفی شعر «حکمت» نقطه‌ی همرسی تز و آنتی‌تزی است که در دیالکتیک مارکسیستی- و یا به بیان دقیق‌تر تروتسکیستی- کاملا علیه هم طرح شده‌اند. «تروتسکی» مارکسیسم رانقطه‌ی مقابل فرمالیسم می‌دانست و این عقیده‌ی بسیاری از ادبای چپ‌گرای آن دوران بود. شعر «حکمت» در هر دو سوی این موازنه میانه‌رو بود: از یک سو فرم در شعر او کاملا متفاوت از آن‌ چیزی‌ست که در تئوری فرمالیسم مطرح می‌شود و مساله‌ی اصلی آن را دگرگونی در کاربرد زبان می‌داند. از دیگر سو، شعر او تریبون خطابه‌های دهقانی و موژیکی نیست، بلکه نقدی هنرمندانه است بر جهانی که ارزش آدمی را نادیده می‌گیرد و او را به سود خواسته‌های امپریالیستی مصادره می‌کند. نگاه «حکمت» نگاهی است که از درگیری کلان با مفاهیم آزادی و عشق و صلح و متضاد‌هایشان بندگی و نفرت و جنگ پرهیز می‌کند و می‌کوشد تا با نگاهی جزیی‌نگر، موقعیت بشر در دنیای مدرن را توصیف کند. این روند باعث می‌شود که شعر او وارد ذهنیتی جهانی شود و در ساختار جانشینی این ذهنیت، این پتانسیل را داشته باشد که جای ترکیه با جهان سوم عوض شود و هر ملتی که زخم‌خورده‌ی ستمگری‌ها و غارت‌ها و سلطه‌طلبی خود‌کامگان بوده، به آسانی با شعر «حکمت» هم‌ذات‌پنداری کند.

۲ نظر:

مصطفا گفت...

دوست دارم نظرتون رو برای شعر هام بدونم

فرشته پناهی گفت...

اسامی برگزیدگان اولین جشنواره هایکو با عنوان اثر انگشت (( ایسنا ))
http://isna.ir/isna/NewsView.aspx?ID=News-1581283