۱۳۸۸ بهمن ۲۹, پنجشنبه

ترجمه‌ي شعري از جي. دي. سلينجر


پسر...

پسر!

وقتي كه كارت ساخته شد و مُردي

اون‌ها واقعا" برات سنگ تموم مي‌ذارن

اميدوارم وقتي مُردم،

يه آدم با‌احساس دور و برم پيدا بشه

اون‌قدر با احساس كه عين يه آشغال پرتم كنه توي رودخونه‌اي... جايي...

هر جا كه شد خيالي نيست

فقط من رو نچپونه توي يه قبرستون لعنتي،

كه يك‌شنبه‌ها جماعت هي ميان و دسته‌گل مي‌ندازن تختِ سينه‌ت

گلايي كه كلي آت و آشغال هم لا به لاشه

آخه بگو كي تا به حال بعدِ مردنش گل خواسته؟

هيچ‌كي...







Boy...


By J.D. Salinger

Boy,

When you're dead, they really fix you up.
I hope to hell when I do die somebody has sense enough
to just dump me in the river or something.
Anything except sticking me in a goddam cemetery.
People coming and putting a bunch of flowers on your stomach on Sunday,
and all that crap.

Who wants flowers when you're dead?

Nobody
-
-
-

هیچ نظری موجود نیست: