وقتی طبیعت فرا می خواند
«آواي وحش» از آن دست رمانهايي است كه اهالي «قفسه كهنه» احتمالا در دوران نوجوانيشان خواندهاند. حالا كه دوباره آمدهام سراغش و ورقش ميزنم، فكر ميكنم كه شايد براي نوجوانها كتاب سنگين و پيچيدهيي است. شايد بايد ديرتر ميخوانديمش تا با لايههاي معنايي گستردهاش ارتباط عميقتري برقرار ميكرديم. اما در هر حال شكي نيست كه خواندنش بسيار لذتبخش و تاثيرگذار است. اين نسخهيي كه من دارم با ترجمه «داريوش شاهين» و توسط نشر «غزالي» منتشر شده و قيمتش 150 ريال است و جلد گالينگور دارد با سلفون سبز و رويش نيمرخ سگي طراحي شده كه انگار سر به آسمان دارد و در حال زوزه كشيدن است. «آواي وحش» شايد يكي از مهمترين آثار دوره رئاليسم ناتوراليستي در امريكا باشد. اگر چه قهرمان داستان يك سگ است، اما به جرات ميتوان گفت كه اين رمان درباره بشر و موقعيت بغرنجش در دنيايي است كه دستخوش تغييرات جدي سياسي و اجتماعي شده و روابط و اميال انساني را كاملا دگرگون ساخته است. داستان از منزل يك قاضي مرفه و متشخص به نام «ميلر» آغاز ميشود. «باك» سگي است از نژاد «سنبرنارد» و در دهكده «سن كلارا» روزگار آرام و خوشي دارد. اما يك روز شاگرد باغبان خانه قاضي- كه در قماري سنگين بازنده شده و نيازمند پول است- «باك» را ميدزدد، به شهر ميبرد و ميفروشدش. «باك» را در صندوقي ميگذارند و به «سياتل» ميفرستند و در اين مدت آب و غذا به وي نميدهند. پس از ماجراهاي بسيار، سرانجام وي به گروهي متشكل از دو مردي به نامهاي «چارلز» و «هال» و زني به نام «مرسدس» فروخته ميشود كه از خيل جويندگان طلا در «آلاسكا» هستند، اما از طبيعت وحشي آن هيچ نميدانند. «باك» را همراه سگهاي ديگر به سورتمه ميبندند و سفري دشوار را آغاز ميكنند. در آن سفر به يك جوينده مجرب به نام «تورنتون» برميخورند كه به آنها هشدار ميدهد از عرض رودخانه منجمدي كه در مسير است عبور نكنند. اما آنها به وي اعتنايي نميكنند و قصد عبور دارند. «باك» نافرماني ميكند و حاضر به عبور از رودخانه نيست. «هال» او را زير شلاق ميگيرد، اما «تورنتون» وي را از سورتمه آزاد ميكند و نزد خود نگه ميدارد زيرا رفتار «باك» را ناشي از هوش سرشار وي ميداند. گروه بدون «باك» به روي رودخانه ميرود و طبق پيشبيني «تورنتون» يخ رودخانه ميشكند و آنها را در خود فروميبلعد. اما تازه از اينجاست كه داستان اصلي آغاز ميشود؛ رابطه عاطفي غريب «باك» و «تورنتون» و چالشهايي مابين مرگ و زندگي كه بايد در كنار هم تجربه كنند و البته يك پايان شاهكار و تاثيرگذار و غيرمنتظره. خوانش اين رمان شبكه معنايي وسيعي در ذهن ايجاد ميكند كه راه نقد ذيل هر نظريهيي را باز ميگذارد؛ سگي از متن جامعه مرفه فئودالي به متن طبيعت خشني پا ميگذارد كه انسانها با درندهخويي تمام و كمال در پي تسخير آن هستند. هر چه خوي حيواني آدمهاي پيرامون «باك» بارزتر ميشود، او به حكم غريزه با قوانين طبيعت بيشتر و بهتر كنار ميآيد و به اصل آزاد و يله خويش نزديكتر ميشود. او در جستوجوي ديوانهوار انسانهايي كه تمام فكر و ذكرشان يافتن طلاست، نفعي ندارد اما ميآموزد كه به بقاي خود بينديشد و نجات جان كسي كه با او رفتاري انساني و معقول دارد. «جك لندن» در تمام فصول كتاب حوادث هيجانانگيز و جذابي گنجانيده است.««باك»، «تورنتون» و ساير سگها بارها و بارها بايد با مرگ، گرسنگي، خستگي، سرما و شرارت آدمهاي ديگر مبارزه كنند تا در دل طبيعت رستگار شوند. فضاي منجمد و خشن ايالت «يوكان» به شكلي هنرمندانه، زنده و مستند تصوير شده است و گاهي حين خواندن سفرهاي پرماجراي «باك» سرما تا استخوان خواننده هم نفوذ ميكند. از روي اين رمان چندين فيلم هم ساخته شده كه مشهورترين نسخه آن محصول سال 1935 است، با بازي «كلارك گيبل» در نقش «تورنتون». اين رمان را چندين مترجم به فارسي برگرداندهاند از جمله «پرويز داريوش» و «احمد قليزاده مقدم». اگر تا امروز حال و حوصلهاش را نداشتيد كه از توي قفسه برش داريد و بخوانيدش، شايد حالا وقت بدي نباشد. پشيمان نخواهيد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر